loading...
روستای چهلخانه
آخرین ارسال های انجمن
mohammad بازدید : 8 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 
 
قاطع ترین کلام با نامردمان4  
 
مولف می گوید: ملاحظه کنید تا چه حد جسورانه قدم برداشته و چه رفتار ناپسندی با یگانه فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) داشتند و بی ادبی را به حدَی رساندند که :

 

mohammad بازدید : 4 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 
 
عاقبت باغ یاس
عثمان پس از مرگ عمر، سرزمین فدک را باز پس گرفته، همۀ آن را در اختیار مروان بن حکم گذاشت.
معاویه پس از مرگ عثمان و بعد از شهادت امام حسن(علیه السلام) فدک را سه قسمت کرد: ثلث آن را به مروان و ثلث آن را به عمر و فرزند عثمان و ثلث آن را به پسرش یزید داد. پس از آنکه معاویه مروان را بر کنار کرد فدک را هم از او گرفت. بار دیگر که مروان از طرف معاویه حاکم شد فدک را با درآمد گذشته اش به او باز گرداند.
مروان در زمان حکومت خود بار دیگر فدک را تماما برای خود تصرف کرد و بعد نیمی از آن را به پسرش عبدالملک و نیم دیگر را به پسرش عبدالعزیزبخشید.
عبدالعزیز نیز سهم خود را به پسرش عمر بن عبدالعزیز بخشید، و پس از مرگ عبدالملک همۀ آن در تصرف عمربن عبدالعزیز قرار گرفت.
عمربن عبدالعزیز طی مراسمی اعلام کرد که می خواهد فدک را از تصرف شخصی بیرون آورد و مانند زمان ابوبکر صرف بیت المال کند، با این تفاوت که مسئول آن را از بنی فاطمه قرار دهد. وقتی این کار را کرد به او گفتند: با این کار خود بر ابوبکر و عمر طعنه می زنی! پاسخ داد: آنان با غصب فدک بر خود طعنه وارد کردند.
 

 منبع: عبور از تاریکی، عدنان درخشان

mohammad بازدید : 2 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 
 
 
حرف دل یاس
 
بتول عذرا براي اولين بار و آخرين بار از تنها بابي که در سَدُّالاَبواب به حکم الهي مفتوح مانده بود، وارد مسجد پدر مي‌شوند؛ با بدني رنجور و زخم‌خورده، از تعدّي و هتک حرمت، و با قلبي شکسته و دلي سوخته آهي از دل بر مي‌آورد که از حرارتش تا انتهاي تاريخ هر دلي را که کمي از غيرت بهره‌ برده باشد آب مي‌کند، سپس با سيطره و ابّهت محمّدي خود به‌عنوان مقام عصمت کبري و تنها دختر وحي آغاز سخن مي‌کند و دادگاه محاکمه و رسوايي غاصبين دين‌ستيز را بر پا مي‌سازد.
mohammad بازدید : 4 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 
 
اسناد غصب باغ یاس
تصریحات منابع معتبر اهل سنت به عدم احقاق حقوق مالی حضرت زهرا(سلام الله علیها)
سند شماره 1)
همانا فاطمه دختر رسول خدا فردی را نزد ابوبکر فرستاد و میراث خود از رسول خدا را ،از او طلب نمود. این مطالبه شامل:فیء ،فدک و باقی مانده خمس خیبر بود...                                                   
اما ابوبکر از این که چیزی از این اموال را به وی پس بدهد،خودداری ورزید.(صحیح بخاری،حدیث شماره 3913.)
 
mohammad بازدید : 1 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 
 
غضب یاس
در کتب صحیحه ی سنی وشیعه نقل شده است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمود:
 
((فاطمه پاره تن من است کسی که او را به غضب دراورد مرا به غضب دراورده است)).صحیح بخاری/کتاب
 
mohammad بازدید : 2 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 

وصیت عجیب یاس

 

تصریحات ابن ابی الحدید معتزلی درباره وصیت به دفن شبانه

ابن ابی الحدید معتزلی (متوفی656.ق) در ارزیابی نقل های "وصیت حضرت زهرا (س) به دفن شبانه" می نویسد:

سند شماره 1)

 

mohammad بازدید : 4 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 
 
یاس و کلام خدا 1
آیات قرآن از جنبه های گوناگونی قابل بررسی و توجه هستند. آیات قرآن کریم دارای شأن نزول یا سبب نزول ، ظاهر و باطن و تفسیر و تأویل هستند. گاهی سبب نزول آیه ای در شأن کسی است و یا گاهی ظاهر آن آیه مستقیما از او میگوید و گاهی نیز باطن آیه درباره موضوع یا شخص خاصی میباشد.
mohammad بازدید : 4 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 

یاس و کلام خدا 2
 
ج -( فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ ... ) . (بقره 37)
 « آنگاه آدم از پروردگارش كلماتى فرا گرفت (وآن کلمات را وسیلة قبولِ توبة خویش قرار داد) و خداوند توبة اورا پذیرفت... » .
درروايتی در تفسير همين آية شريفه فرموده اند : از او به حق محمّد صلی الله علیه و آله و سلم و على و حسن و حسين و فاطمه  درخواست كرد .( بهشت كافى-ترجمه روضه كافى/ 354، در ياد خدا به تنهايى)‏‏

 

mohammad بازدید : 4 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 
 
 
یاد یاس در دل
بشار مکاری صحابی محترم امام صادق (علیه السلام) می گوید: در شهر کوفه محضر مقدس امام صادق (علیه اسلام) شرفیاب شدم و ایشان از ظرف خرمایی که آن جا بود، میل می نمودند، به من فرمودند: بشار! پیش ای و میل کن.
عرض کرد: فدایتان گردم، گوارایتان باشد، در راه صحنه ای دیدم که قلبم را به درد آورده و میلی به خوردن ندارم.
mohammad بازدید : 3 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 
 
یاس کبود
از کوچه پس کوچه های عاشقی گذر کن.از کوچه ای بگذر که مادری گوشواره ی شکسته اش را به امانت گذاشت تا شاهد غربتش شود؛ از کوچه ای که عطر یاس می دهد؛ از کوچه ی بنی هاشم...
mohammad بازدید : 2 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

آتش بر درب خانه!

بر اساس اسناد تاریخ پس از انباشتن هیزم بر درب منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) مهاجمان اقدام به آتش زدن هیزم ها نموده اند. این شحنه در روضة المناظر از کتب اهل سنت می نویسد: خلیفه اول به سوی خانه علی(علیه السلام) آمد تا این که خانه را با هر که در آن است بسوزاند، إن عمر جا الی بیت علی لیحرقه عی من فیه ... » (1)

 

mohammad بازدید : 2 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

ابن نباته گفت: خدمت حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام نشسته بودم ابن كوّاء وارد شده گفت: یا امیر المؤمنین معنى این آیه چیست‏:لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها.(آیه 189 سوره بقره)

 امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: ما آن خانه‏هایى هستیم كه خداوند دستور داده از در آنها وارد شوند. ما باب اللَّه و بیوت او هستیم كه باید از در این‏ها بجانب خدا رفت؛ هر كه با ما بیعت كند و اقرار به ولایت ما نماید وارد خانه شده از درب آن و هر كه با ما مخالفت ورزد و دیگرى را بر ما مقدم دارد از پشت وارد خانه شده‏ است.(3)

 

mohammad بازدید : 1 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)
 
با آسمان

 

 
فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است"(بحارالانوار، زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ،ترجمه نجفى، صفحه24 )    

 

 
mohammad بازدید : 3 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 

1. برترین بانوی جهان

در روایات فراوانی که در منابع معروف اهل سنت آمده تصریح شده است که فاطمه زهرا(س) افضل زنان جهان بود، آن سخنی است که پیغمبر اکرم(ص) آن را به تعبیرات مختلف بیان فرموده است:

«اِنَّ اَفْضَلَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم;(1)

برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم [همسر فرعون]».

 

 

2

mohammad بازدید : 5 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 

 

 
ابری است کوچه کوچه دل من خدا کند..................................نم نم غزل ببارد و طوفان به پا کند
حسی غریب در قلمم بغض کرده است ................................چیزی نمانده پشت غزل را دو تا کند
مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید..........................................شاید که بغض شعر مرا گریه را کند
با واژه های از رمق افتاده آمدم..............................................می خواست این غزل به شما اقتدا کند
حالا اجازه هست شما را از این به بعد ..................................این شعر سینه سوخته مادر صدا کند
مادر، مادر دوباره کودک بی تاب قصه ات ............................... تا این که لای لای تو با او چه ها کند
یادش بخیر مادرم از کودکی مرا ........................................... می برد تکیه تکیه که نذرت کند
در کوچه های سینه زنی نوحه خوان شدم ............................ تا داغ سینۀ تو سرا مبتلا کند
مادر دوباره زخم شما را سروده ام ....................................... باید غزل دوباره به عهدش وفا کند
یک شهر خشم و کینه در آن کوچه مانده بود ......................... دست تو را چگونه ز مولا جدا کنم
باور نمی کنم که رمق داشت دست تو را ............................. مجبور شد که دست علی را رها کند
تو روی خاک بودی و درگیر خار بود ........................................ چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند
نفرین مکن اجازه بده اشک دیده ات ..................................... این خاک معصیت زده را کربلا کند
زخمی که تو نشان علی هم نداده ای ................................. چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند
باید شبانه داغ علی را به خاک برد ...................................... مگذار روز راز تو را بر ملا کند
گفتند فاطمیه کدام است کوچه چیست ............................... افسانه باشد اینهمه گفتم خدا کند
با بغض مردی آمد از این کوچه ها گذشت ............................. می رفت تا برای ظهورش دعا کند
از کوچه ها گذشت و باران شروع شد .................................. پایان شعر بود که طوفان شروع شد
 
 

 

شاعر: سید محمد جواد شرافت
 
mohammad بازدید : 3 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 آيين گراميداشت سالروز ولادت حضرت فاطمه (سلام الله عليها) با قصه گويي آثار تاريخي در موزه ملك برگزار خواهد شد.

طبق وقف نامه مرحوم حاج حسين آقا ملک، واقف مجموعه کتابخانه و موزه ملی ملک، به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه (سلام الله عليها) هر ساله مراسم بزرگداشتي دركتابخانه و موزه ملك برگزار مي شود. در اين مراسم علاقمندان علاوه بر بازديد از نمايشگاه هاي منتخب هنر اسلامي و نسخ خطي پزشكي،در برنامه "عصري با خاطره و موزه" نيزكه بصورت روايتگري آثار اسلامي موجود در كتابخانه و موزه ملي ملك توسط اساتيد اين فن و به مناسبت نكوداشت روز جهاني موزه برگزار مي شود ، ميتوانند حضور يابند.

آيين بزرگداشت ميلاد حضرت فاطمه (سلام الله عليها) با حضور جمعي از فرهيختگان و هنرمندان در روز سه شنبه مورخ 3 خرداد ماه 90 در محل كتابخانه و موزه ملي ملك واقع در خيابان امام خميني (ره) و از ساعت 15الي 16:30برگزار خواهد شد.

 

 

منبع : موزه، مرکز اسناد و کتابخانه ملی ملک

mohammad بازدید : 4 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

  

 باز لبخند زده خورشید

بر چهره ی ماه

 باز بر چیده سبد ستاره را   

تا شامگاه

باز یک غنچه ی نور

بر سر شاخه ای از عشق دمید

باز عطرش به تن آدمیان

جان بخشید

باغ دید روی گلش

ناگهان

سفره ی گلخانه ی خود را بر چید

 ******

گل ما "فاطمه " است

عطر او بوی گلاب

چهره اش چون زرِ ناب

و نرویید گلی

در گلستان وجود

تا بماند نا یاب

دست پر مهر پدر

چون "محمد "(ص)به سرش

شیره ی جان ِ"خدیجه "شد گوارای تنش

فاطمه "ام ابیها "بود از بهر پدر

سوره ی "کوثر"به نامش

ساقی کوثر هم او

 ******

آن زمانی که گل ما

زباران محبت "علی"سیراب شد

بر دامن او جوانه ها زد زعشق

غنچه ها رویید

عالَم گلستان شد از او

چون که این بار علی "میراب"شد

یازده گل

یازده بلبل به آواز آمدند

یازده نور

یازده خورشید با ناز آمدند

 ******

 باز باید دم فرو بندم

قلم را بشکنم

من چه گویم فاطمه این است و آن

یک کلام باید نوشت:

"فاطمه ،فاطمه است"

mohammad بازدید : 1 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 



وقتی خیال روی شما از سرم گذشت
ردِّ قلم ز پیکره ی دفترم گذشت
از التهاب و شکوه نگاه ، مات
تا عطر عاشقی ز مشام دلم گذشت
مست از عبور عطر ،دلم روی دست باد
گیسو فشاند و حوریه وار از برم گذشت
 
دل را که باد برد و مرا بی هوا گذاشت
هوش از سرم ربوده شدو ردِّ سر گذشت،
ما را کشاند سوی حریمی که سالها
در آرزوی دیدن آن عمرمان گذشت
بی هوش و مست و غزل خوان ، رمیده دل
دیدم که پرده پرده حجاب از پرم گذشت
پر باز شد به گنبد زهرا نشانتان
تصویرکردنش، ز توان قلم گذشت
تنها ،سکوت کرده نشستم ، رها ز غیر
آفات عشق بود و مرا مغتنم گذشت
تا راز سر به مُهر بماند میان مان
با کس نگویم آنچه به ما در حرم گذشت...

 

mohammad بازدید : 4 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 



هوای دختركی را برادرش دارد
كه خیره‌خیره نگاهی به مادرش دارد

شبیه طفل یتیمی كه مادرش مرده
نگاه ملتمسی بر برادرش دارد

گرفته بازوی او را به سمت در ندود
دری كه نام علی روی سردرش دارد

صدای مادرش از درد می‌كشد او را
كه دود و آتش و هیزم برابرش دارد

دویده فضه ولی دیر شد، به خود می‌گفت
دویده‌است كه از خاك و خون برش دارد

چه دیده فضه، چرا روی خاك‌ها افتاد؟
چه دیده فضه، چرا دست بر سرش دارد؟

به دست‌های پدر تا كه بند، مادر دید
نگاه كرد به حالی كه همسرش دارد

كشید در پی بابا به كوچه‌ها خود را
ولی جراحت سرخی به پیكرش دارد

گذشت، نوبت زینب شد و خودش این بار
گرفته دست یتیمی كه در برش دارد

به قتلگاه عمویش نگاه می‌دوزد
كه خنجری خبر از عطر حنجرش دارد

كشید دست، از آن دست و دست از جان شست
دوید تا كه بدانند باورش دارد

و چند لحظه گذشت و میان خون حس كرد
سرش گرفته به دامان و مادرش دارد...

حسن لطفی

mohammad بازدید : 3 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)



امام حسن عسگری(علیه السلام) فرمودند: زنی خدمت حضرت فاطمه(سلام ا... علیها) شرفیاب شد و گفت مادر ناتوانی دارم که در امر نمازش به مسأله مشکلی برخورد کرده است و مرا خدمت شما فرستاده که سؤال کنم و مسأله را طرح نمود.
حضرت فاطمه(سلام ا... علیها) جواب آن مسأله را داد.

mohammad بازدید : 1 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 


کاش، ای کاش بتوانم این وداع را ترسیم کنم
تقریبا سه ماه بود که برو بچه های با وفای شیعه و مخلص علی(ع)، رفتند و آمدند تا این نمایشگاه را بر پا کردند. با وسایل خیلی مختصر کوچه های بنی هاشم و منزل حضرت را درست کردند اینها با اینکه دکور بود اما چنان جان داشت که هر بازدید کننده مدت زمانی طول می کشید تا به خود بیاید. خیلی ها از خود بی خود می شدند چون یادآوری تنهایی علی در وداع با دختر پیامبرش چنان سخت و سنگین بود که تحملش ایمانی قوی می خواست. دشمنان فاطمه(س) کوچه های بنی هاشم و منزل او را خراب کردند تا اثری از خانم نباشد. غافل از آنکه هر دلی از دل شیعیان علی(ع) خانۀ ای برای خانم حضرت زهرا(س) شد.
غرفه آب، فدک، شجرۀ طیبه هر کدام تا توانستند حق مطلب را ادا کردند. مرحبا مرحبا به این همه ذوق و شوق، قسمت آخر وداع با خانم بود محیط چنان گیرا بود که گویی زنده وحاضر بود خدایا اگر چه در کنار ولی تو نبودیم تا مختصری از رنج داغداریش کم کنیم اما قلبهای ما گواه است که ما با اوئیم نمایشگاه جمع شد اما دلهای شیعیان بزرگ بانوی اسلام احیاء شد و زندگی دوباره پیدا کرد.
                                            مریم سفیری

mohammad بازدید : 2 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)



شب از نيمه مي گذشت . گنجشك كوچولو لبه ي ديوار گلي ِ يه خونه نشسته بود وبا تعجب به در خونه نگاه مي كرد. در سوخته بود و گريه مي كرد . صداي گريه ش نمي ذاشت گنجشك كوچولو بخوابه . پر زد و رفت جلوي در نشست . به در سلام كرد و گفت سلام در قشنگ ، چرا گريه مي كني؟ چرا صورتت سوخته ؟ كي اذيتت كرده ؟ مي دوني تا وقتي تو گريه كني نه من ، نه هيچكس ديگه نمي تونه راحت بخوابه ؟ صداي گريه ي در بلندتر شد، انگارتازه بغضش تركيد ، زير لب گفت ، آخه گنجشك كوچولو ، تو كه نمي دوني چه بلايي سر من اومده و باز هم گريه كرد.

mohammad بازدید : 5 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

در تاریخ تولد فاطمه علیهاالسلام در بین علماى اسلام اختلاف است. لکین در بین علماى امامیه مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد یافته است. (1)

مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در شهر مکه و در خانه خدیجه اتفاق افتاد. این خانه در محله ‏اى است که در گذشته به آن «زقاق العطارین» یعنى کوچه عطارها مى‏ گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکى که بارها در آن فرشته وحى بر پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) نازل گردید. این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد. (2)

و از آنجا که محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زیستگاه پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) و مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمین ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از این رو بارها در طول تاریخ هم‏زمان با تعمیر و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام کردند. (3)

mohammad بازدید : 3 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)


یخ زدم ! شاید قلبم میتپد اما ، از این همه درد و ناراحتی

یخ زدم ! خدایا این را به دکتر های جـــهـــان ثابت کن ، همیشه یک 

مـــــرده یخ نمیزند !! 


mohammad بازدید : 2 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

 یارو زبونش می‌گرفته،

 میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟

 کارمند داروخونه می گه:

 دیب دیگه چیه؟

 یارو جواب می ده: دیب

 دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

 کارمنده می گه: والا ما

 تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

 یارو می گه: بابا دیب،

 دیب!

 طرف می‌بینه نمی فهمه،

 می ره به رئیس داروخونه می گه.

 اون میآد می پرسه: چی

 می‌خوای عزیزم؟

 یارو می گه: دیب!

 رئیس می پرسه: دیب دیگه

 چیه؟

 یارو می گه: بابا دیب

 دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

 رئیس داروخونه می گه:

 تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

 یارو می گه: آره بابا. 

 خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

 رئیس هم هر کاری می‌کنه،

 نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

 یکی از کارمندای داروخونه

 میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.

 فکر کنم بفهمه

 این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.

 رئیس داروخونه که خیلی

 مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع

 برش داره بیارتش...

http://s1.picofile.com/file/7659552896/gtcjojejakrxmjrll26.gif

mohammad بازدید : 2 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

 

شب قدر است !

قرآن بر سر میگذاری و قسم به تمام ائمه اطهار ،

از خدا طلب رحمت میکنی ! 

از ارحمن الرحمین ! 

از غیاث المستغیثین !

 و برای امیر المومنینت گریه میکنی ! 

در این شب های سراسر رحمت ، من را هم در گوشه خاطرتان بگذارید !

 

http://s1.picofile.com/file/7659552896/gtcjojejakrxmjrll26.gif

 

mohammad بازدید : 2 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

 

شعر بسیار زیبا و معنی گرای زیر سروده ی شاعر فقید دزفولی مرحوم قیصر امین پور است که در کتاب بی بال پریدن آمده است. روح این شاعر بزرگوار شاد باد.

(جون من نه جون هر كي دوست داري اگه اهل معنايي بخونش ... الكي نياي بگي قشنگه ها)


mohammad بازدید : 2 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)
نظامی زن انگلیسی که پس از بازگشت از ماموریت خود در عراق، فرزندش را در آغوش می فشارد.
آهای سرباز، آهای مادری که جنست از آهن است!...
گریه کن، تو حق داری گریه کنی.
 شاید ماهها و سالهاست که فرزندت را ندیده ای.
فرزند دلبندت را. کودک معصومی که تاب دوری مادر نداشته و حتماً از تو بیشتر، برایت دلتنگی می کرده.
گریه کن سرباز، گریه کن تا سبک شوی...
گریه کن، بخاطر گوهر مادری که از تو ستانده اند، و در عوض تو را مفتخر کرده اند به این لباسها.
این لباسها که اصلاً به قامت تو سازگار نیست...
گریه کن که تاج زن بودن از سرت افتاده...
گریه کن که هیچ لذتی به پای مادری نمی رسد و تو را محروم کرده اند، ذائقه ات را خراب کرده اند...ا
اما.....
من چند حرف دیگر با تو دارم سرباز...
تو مادری، حق داری بچه ات را دوست داشته باشی... حق داری برایش دلتنگ شوی...ا
سوالی از تو دارم :
این کودک را می شناسی؟
....,

http://s1.picofile.com/file/7659552896/gtcjojejakrxmjrll26.gif

mohammad بازدید : 3 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

 

 

باز باران بی ترانه
میچکد بر بام خانه
باز آمد موعد غم
موعد درد  موعد بارانی از غم 
باز باران بی تلاطم
میچکد از چشمِ  پرغم 
باز اینجا باز آنجا
میچکد اینجا و آنجا
قطره های خیس باران
باز آمد زنگ گریه
زنگ غصه زنگ اندوه
باز با هم میسُراییم
باز باران بی ترانه میچکد بر بام خانه   :(

mohammad بازدید : 5 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

 

 

زیر بارون اگر دختری رو سوار کردید
جای شماره به او امنیت بدهید

او را به مقصد مورد نظرش برسانید
نه به مقصد مورد نظرتان !

بگذارید وقتی زن ایرانی مرد ایرانی را در کوچه ای خلوت میبیند
احساس امنیت کند ؛ نه احساس ترس

بیایید فارغ از جنسیت...
کمی هم مــَــرد باشیم !

عشق

mohammad بازدید : 2 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)


                                         
                    گریــــــــــــــه           حــــــــــــرف
              کنم یا نکـــــــــــــــــــنم  بزنـــم یا نزنـــــــــــــــــــم
          
من از هوای عشــــــــــق تو ، دل بکـــنم یا نکـــــــــــــــــــنم
          با این ســـوال بی‌ جواب ، پـــــــــــناه به آیــــــــنه می بـــــــرم
          خــــیره به تصویر خــــــودم ، می پرســـــــم از کی‌ بگـــــــذرم
           یک سوی این قصــــه تویی‌، یک ســوی این قصــــــــه مـــنم
               بســــته به هم وجود ما تو بشکــــنی ، من می شکــــــنم
                  نه از تو می ‌شه دل برید،نه با تو مـی ‌شه دل سپرد
                     نــه عاشـــــق تو می ‌شــــــــه مــــــــــــــــاند
                         نه فارغ از تو می ‌شه مــــــــــــــــاند
                            گــریه کــنم یا نکــــــــــــــنم
                                حرف بزنم یا نــــــزنم
                                   خدایا همیــــــشه
                                      تورا مــــی
                                         خوام
                                            

 

mohammad بازدید : 1 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

هفت شماره را میگیرم ...


(ایمان ، عشق ، محبت ، صداقت ، ایثار ، وفاداری ، عدل)


... بــــــــــــــــــــوق ...


شماره مورد نظر در شبکه زندگی انسانها موجود نمی باشد،


لطفا" مجددا " شماره گیری نفرمایید !


هفت شماره دیگر !


(دوست ، یار ، همراه ، همراز ، همدل ، غمخوار ، راهنما )


... بــــــــــــــــــــوق ...


مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد !

.

.

.


باز هم هفت شماره دیگر !



(خدا ، پروردگار ، حق ، رب ، خالق ، معبود ، یکتا)


... بــــــــــــــــــــوق... بــــــــــــــــــــوق ...



... لطفا" پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید !


... بــــــــــــــــــــوق ...


سلام ... خدای من !


اگر پیغاممو دریافت کردین، لطفا" تماس بگیرید، فقط یکبار !


من خسته شدم از بس شماره گرفتم و هیچکس، هیچ جوابی نداد !


شماره تماس من :


(غرور ، نفرت ، حسادت ، حقارت ، حماقت ، حرص ، طمع)


منتظر تماس شما هستم . انسان !

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
دراین وب سایت دوست داریم برای دوستان ومردمان خونگرم روستای چهلخانه محفلی گرم صمیمی آماد کرد باشیم با تشکر از انتخاب شما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 234
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 21
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 207
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 135
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 144
  • بازدید ماه : 242
  • بازدید سال : 316
  • بازدید کلی : 16,681