loading...
روستای چهلخانه
آخرین ارسال های انجمن
mohammad بازدید : 0 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)
 
با آسمان

 

 
فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است"(بحارالانوار، زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ،ترجمه نجفى، صفحه24 )    

 

 
 اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن: اِن اللّه‏َ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَاصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ؛ و آن گاه که ملائکه گفتند: ای مریم! همانا خدا تو را برگزیده و پاکیزه ساخته و بر زنان جهان برگزیده است. آل عمران آیه 42
حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است.
 ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد. لذا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند(معانی الاخبار،ص107).
 اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن اینست که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد.
 چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد.
 از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر، آیه مباهله، آیات آغازین سوره دهر، سوره کوثر، آیه اعطای حق ذی القربی و... اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است.
 این آیات با تکیه بر توفیق الهی، در مقالات دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این قسمت به طور مختصر و با رعایت اختصار، به مطالعه شخصیت و زندگانی آن بزرگوار خواهیم پرداخت.
 
 

 

 

نام، القاب، کنیه‌ها

 

 

 نام مبارک آن حضرت، فاطمه(علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است.
 

 

 

فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.( عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 46)

 

 

زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: "چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد)، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد."
صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.
کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و...
ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مراحل دیگر حیات رسول خدا.
 
 

 

 

مادر و پدر

 

 

همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد. مادرش حضرت خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است.
 او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند.
 
 

 

 

ولادت

 

 

 فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد.اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند.
شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می‌کند و می‌فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.
 
 

 

 

مکارم اخلاق

 

 

 سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به سه مورد اشاره می‌نماییم. اما دوباره تأکید می‌کنیم که این موارد، تنها بخش کوچکی از مکارم اخلاقی آن حضرت است.
1- از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)طلب کمک و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چیزی ندارم. سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت، راهنمایی نمودند. آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می‌بردند، چون از حال فقیر آگاه شد، گردن‌بندی را که فرزند حمزه، دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود و در نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می‌شد، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود: این را بگیر و بفروش؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید. اعرابی گردن‌بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و شرح حال را گفت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)از شنیدن ماجرا، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود. عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا، لباس، مرکب و هزینه سفر به اعرابی، آن گردن‌بند را از او خریداری نمود. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید: آیا راضی شدی؟
 او در مقابل، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردن‌بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)آمد و جریان را باز گفت. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)غلام و گردن‌بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانه‌ی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام)، گردن‌بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود.
گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند، گفت: چه گردن‌بند با برکتی بود، گرسنه‌ای را سیر کرد و برهنه‌ای را پوشانید، پیاده‌ای را صاحب مرکب و فقیری را بی‌نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت.
 
2-  رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام)پیراهن وصله‌داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه می‌خواهم. حضرت زهرا (علیها السلام) خواست پیراهن وصله‌دار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه "هرگز به نیکی دست نمی‌یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید"، افتاد. در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود.
 
3-  امام حسن مجتبی در ضمن بیان عبادت فاطمه (علیها السلام)، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن، در عالیترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف می‌نمایند: "مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعه‌ای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان، پیوسته به رکوع و سجود می‌پرداخت. و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا می‌کرد، آنان را نام می‌برد و بسیار برایشان دعا می‌نمود اما برای خویشتن هیچ دعایی نکرد.
پس به او گفتم: ای مادر، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر، دعا می‌نمودی، دعا نکردی؟ فاطمه (علیها السلام) گفت: پسرم ! اول همسایه و سپس خانه."
 
 
 

 

 

ازدواج و فرزندان آن حضرت

 

 

 صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت. نقل است که عده‌ای از نامداران صحابه از او خواستگاری کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خداست. بنا بر آنچه که انس بن مالک نقل نموده است، عده‌ای دیگر از میان نامداران مهاجرین، برای خواستگاری فاطمه (علیها السلام) به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و گفتند حاضریم برای این وصلت، مهر سنگینی را تقبل نماییم. رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می‌نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و گفت: "ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است."
 (عیون اخبارالرضاعلیه السلام،ج 2،ص59)
امام علی (علیه السلام) نیز از خواستگاران فاطمه (علیها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید، به امر الهی با این وصلت موافقت نمود. در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد. حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود) به خانه امام علی (علیه السلام) قدم گذارد.
 ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن (که در جریان وقایع پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سقط شد)، بود. امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از امامان 12 گانه می‌باشند که در دامان چنین مادری تربیت یافته‌اند و 9 امام دیگر (به غیر از امام علی (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام)) از ذریه امام حسین (علیه السلام) می‌باشند و بدین ترتیب و از طریق فاطمه (علیها السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) منتسب می‌گردند و از ذریه ایشان به شمار می‌روند. و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرین (به غیر از امیر مؤمنان (علیه السلام)) به آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) را "ام الائمه" (مادر امامان) گویند.
 
زینب (سلام الله علیها) که بزرگترین دختر فاطمه (علیها السلام) به شمار می‌آید، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود. او پس از واقعه عاشورا، و در امتداد حرکت امام حسین (علیه السلام)، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود، که پایه‌های حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و صدای اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بارها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکتهای گسترده‌ای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت.
 
 آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری (علیها السلام) بدست می‌آید، آنست که حتی در سخت‌ترین شرایط و طاقت‌فرساترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خود را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت.
ام کلثوم نیز که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب (سلام الله علیها) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود.
 
 

 

 

فاطمه (علیها السلام) در خانه

 

 

 فاطمه (علیها السلام) با آن همه فضیلت، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (علیها السلام) می‌نگریست، غم و اندوهش زدوده می‌شد.(بحارالانوار،ج43،ص134) فاطمه (علیها السلام) هیچگاه حتی اموری را که می‌پنداشت امام علی(علیه السلام) قادر به تدارک آنها نیست، از او طلب نمی نمود.
اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم، نیکوست از امام علی (علیه السلام) بشنویم؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبه‌ای به فاطمه (علیها السلام)با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات می‌نماید و او را از افتخارات خویش بر می‌شمرد(معانی الاخبار،ص58) و یا آن هنگام که می‌فرماید: "بخدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم ننمود."( بحارالانوار،ج43،ص134)
 
چنانکه علی (علیه السلام) درباره زهرا (سلام الله علیها ) فرمود : "وقتی به خانه می آمدم و به زهرا نگاه می کردم تمام غم و اندوهم برطرف می شد " وجای دیگر فرمود : "به خدا سوگند هر گز کاری نکردم که فاطمه (سلام الله علیها ) از من خشمناک شود وفاطمه نیز هیچ گاه مرا خشمناک ننمود "
 و خود فاطمه (سلام الله علیها ) در هنگام مرگ به علی(علیه السلام ) می گفت : " ...ای عمو زاده هیچ گاه دروغ وخیانت در زندگی از من ندیدی و از وقتی که با من معاشرت کردی هرگز بادستور های تو مخالفت نکردم ...! "
علی( علیه السلام ) نیز در جواب فرمود :"پناه به خدایای دختر پیغمبر که تو نسبت به خدا داناتر و نیکو کارتر و پرهیز کارتر و بزرگوارتر و ترسناک تر از آنی که من بخواهم در مورد مخالفت با خود تو را سرزنش و توبیخ کنم!"
وپیش از این در حدیث نزول مائده آسمانی خواندیم که زهرای اطهر دو روز بود که خود وبچه هایش گرسنه بودند و مختصر غذایی را که تهیه میکرد برای شوهرش میبرد و چنان رفتارکرده بود که علی علیه السلام در خلال آن دو روز متوجه ماجرا نشده بودتا روز سوم که که دیگر چیزی در خانه نبود و علی علیه السلام از ماجرا خبر دار شد ..
از نظر محبت و علاقه به شوهر چنان بود که چون گردانندگان دستگاه خلافت ،همچون عمر و مغیره دیگران به خانه زهرا سلام الله علیها یورش بردند و آن رفتار ننگین را انجام دادند تا علی علیه السلام را به مسجد و یا سقیفه ببرند فاطمه اطهر با آن صدماتی که دیده بود و با حال نقاهت و رنجور خود را به آنان رسانید و گفت:از پسر عمویم دست باز ندارید. مریم را پریشان میکنم و پیراهن رسول خدا صل الله علیه و آله و بر سر مینهم و فریاد شکوه خود را به درگاه خدا میبرم و بدانید که ناقه صالح نزد خدا عزیزتر از فرزندان من نیستند ...(بحارالانوار تاج 43ص47.)
 
سنی و شیعه روایت کرده اند علی علیه السلام برای یکی از مردان بنی سعد به نام
گابی اعبدقرین کرده و فرمود : میخواهی برای تو وضع زندگی خودم و فاطمه را تعریف کنم؟
 آنگاه سخن خود را ادامه داده وفرمود :فاطمه در میان خاندان پیغمبر از همه افراد نزد آن حضرت محبوبتر بوده و هنگامی که در خانه من بود آنقدر دستاس کرد که دستش تاول کرد و آنقدر مشک آب کشید که اثر بند مشک در گلویش مشاهده میشد .و آنقدر در آتش برای پختن نان غذا و غیره روشن کرد که رنگ لباسهایش تغییر کرد و از کار زیاد خانه به رنج و مشقت افتاد و در همان روزها ما شنیدیم که بردگانی غلام و کنیزی برای رسول خدا آورده اند من به فاطمه گفتم :خوب است پیش پدرت بروی و از او خادمی بخواهی تا در امر خانه داری به شما کمک کند .
فاطمه برخواست و نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رفت ولی مشاهده کرد که جمعی نزد آن حضرت نشسته و گفتگو می کنند و از این رو خجالت کشید حاجت خود را اظهار کند و به خانه بازگشت. آن روز گذشت و صبح روز بعد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به اتاق ما آمد،
پیامبر به او فرمود: دیروز برای چه کاری به خانه ما آمدی؟
 فاطمه از خجالت پاسخ نداد و رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) برای بار دوم سؤال کرد و باز هم شرم فاطمه مانع شد تا سخنی بگوید و این بار من جواب داده و عرض کردم ای رسول خدا فاطمه در خانه بسیار خسته می شود ، ما شنیدیم برای شما برده هایی آورده اند من بدو گفتم: خوب است نزد پدرت بروی و از او درخواست کنی تا خادمی برای کمک در امور خانه به تو بدهد؟
 رسول خدا که این سخن را شنید فرمود: می خواهی چیزی به شما یاد دهم که از خادم برای شما بهتر باشد. و آنگاه تسبیح معروف "تسبیح حضرت زهرا(ع)" را به او تعلیم فرمود.
و هنگامی که در این اواخر عمر، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فضه را برای خدمت خانه به او داد- چنانکه پیش از این گذشت و فاطمه(علیها السلام) کار خانه را با او تقسیم کرده بود نه اینکه همۀ کارها را به عهدۀ او بگذارد، بلکه یک روز خود کارهای خانه را انجام می داد و فضه استراحت می کرد و روز دیگر زهرا به کارهای مشخصی و بچه داری می پرداخت و فضه کارهای خانه را انجام می داد.
 
 

 

 

مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان

 

 

 فاطمه زهرا (علیها السلام)در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم‌تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) می‌باشد.
اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه‌ای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می‌کند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می‌سازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می‌دهد.
 جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بی‌کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است . از دیگر شواهدی که به آن وسیله می‌توان گوشه‌ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می‌باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک (که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید)، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نماید.
 روایاتی که درحالات فاطمه (ع) وارد شده چنین استنباط می شود که آن حضرت همیشه کار خانه را بر کار خارج مقدم می داشت و تا می توانست از خانه بیرون نمی رفت، وبلکه خرسند بود و دوست می داشت حتی ا لمقدور محیط بیرون را نبیند و با مردان تماس نداشته باشد.
درحدیث از امام صادق (ع) روایت شده که می فرمود: میان علی و فاطمه (ع) درباره ی تقسیم کارها بحث شد و برای حل این مشکل به نزد رسول خدا(ص) رفتند و پیغمبر(ص) این گونه تقسیم کردکه هر کاری مربوط به داخل خانه است به عهده ی فاطمه (س) و کارهای خارج از خانه به عهده ی علی (ع) می باشد.
فاطمه (س) به قدری از این تقسیم خوشحال شد که گفت: جز خداوند کسی نمی داند تا چه اندازه من از این تقسیم خوشحال شدم که رسول خدا (ص) کار مردان (یا کاری که موجب تماس با مردان است) از عهده ی من برداشت(بحارالانوار،ج43،ص81.)
در حدیث دیگری از حضرت علی (ع) روایت شده که فرمود: روزی نزد رسول خدا(ص) نشسته بودم و آن حضرت از ما پرسید:چه چیزی است که برای زن بهتر از هر چیز است؟
 ما نتوانستیم جواب آن را بگوییم تا اینکه از نزد آن حضرت پراکنده شدیم و من به خانه و به نزد فاطمه (س) آمدم و سوالی که پیغمبر از ما کرده بود بدو گفتم ، و اظهار داشتم ما جوابی نداشتیم که بگوییم.
 فاطمه گفت: ولی من جواب آن را می دانم ، آن گاه گفت: بهترین چیز برای زنان آن است که مردان بیگانه را نبینند و مردان بیگانه آنها را نبینند.(جلب توجه و جلوه نمایی نکند)
علی (ع) گوید : من به نزد پیغمبر (ص) بازگشتم و بدو گفتم: شما سوالی از ما کردی پا سخش این است!
پیغمبر (ص) فرمود: تو که پیش من بودی پاسخ این سوال را نمی دانستی ، چه کسی ان را به تو یاد داد؟
گفتم : فاطمه. پیغمبر (ص) از این پاسخ به وجد آمد و گفت : به راستی که فاطمه پاره ی تن من است.
درروایت دیگری این گونه است که پیغمبر(ص) پرسید: در چه وقت است که زن می تواند در وقت دیگری به خدا نزدیکتر باشد؟
 اصحاب نتوانستند پاسخ سوال را بدهند. تا اینکه مطلب به گوش فاطمه (س) رسید و او درجواب گفت : آن وقت که ملازم قعرخانه ی خود باشد از هر زمان به خدا نزدیکتر است.(مهمترین بنیان در جامعه خانواده است، خانواده سالم ، جامعه سالم)
 برای خواننده ی محترم اشتباه نشود که خیال کند در منطق اسلام و بانوی بزرگوار ، شرکت زنان در اجتماعات بکلی ممنوع شده!
پس چگونه فاطمه بارها به مسجد می آمد و بخصوص پس از رحلت رسول (ص) که برای احقاق حق خود و شوهرش آن خطبه ی بلیغ را در مسجد و در حضور مسلمانان ایراد فرمود، و شبها به در خانه ی مهاجر و انصار می رفت و آنان را به دفاع از حق خود و شوهرش می طلبید و جاهای دیگر فعالیت های اجتماعی داشتند؟
در اسلام شرکت زن در مجامع برای رفع نیازمندی های ضروری و احقاق حق و حتی مراسم مذهبی ممنوع نشده و بلکه حضرت رسول می فرمایند: کسب علم بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است.
 در احوالات همین بانوی بزرگوار می خوانیم که نوشته اند در روزها شنبه سر قبر حمزه و شهدای احد می آمد و برای آنها طلب آمرزش می کرد.
و یا در مراسم تشییع و نماز خواهرش رقیه که از دنیا رفت با زنان دیگر شرکت کرد، و یا گاهی برای نیازمندی های خانه بیرون می آمد.اما باید دید برای چه و به چه منظور؟ آن هم چگونه و با چه وضعی ؟
اسلام نمی گوید: زن حق ندارد بامرد بیگانه سخن بگوید و تماسی بگیرد ،اما می گوید: آن گفتگو و تماسی که موجب تحریک و شهوت و منجر به بی عفتی گردد ممنوع است.
 و چقدر جالب است این جمله ی قرآن که زنان پیغمبر را مخاطب ساخته و می گوید:  صدای خود رابا مردان هنگام گفتگو نرم و نازک نکنیدکه سبب تحریک بیماردلان گردد.
 پیغمبر فرمود:بهترین زنان شما آنهایی هستند که مهربان و عفیف باشند،آنها که در نزد خاندان خود بزرگ و عزیز و در برابر شوهر مطیع و رام ، هنگامی که نزد شوهر است خود را بیاراید و چون با دیگری برخورد کرد خود را کاملا بپوشاند، دستورش را بشنود و امرش را اطاعت کند...
و به دنبال آن فرمود: اما بدترین زنانتان آن زنی است که در میان خانواده ی خود فروتن و رام ولی در برابر شوهر بزرگمنش و عزیز باشد.
 آن زنی که بزرگ و کینه جو ودر کارهای زشت بی پرواست، چون شوهر از او دور باشد خود را بیاراید و جلوه دهد و در هنگام حضور او در پوششی رود و سخنش را نشنود و فرمانش نبرد...
در احوالات فاطمه اطهر می خوانیم که می گویند: آیه ای از آیات عذاب جهنم بر پیغمبر نازل شدو آیه این بود" وان جهنم لمو عدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزوء مقصوح"(سوره حجر آیه 43)
پیغمبر باشنیدن این آیه به سختی گریان شدو اصحاب از حال پیغمبر گریان شدنداما نمی دانستند که چه نازل شده است و پیغمبر گریان شده و کسی جرأت پرسیدن نداشت.ازآنجا که پیغمبر (ص) هر وقت فاطمه را می دیدخوشحال و مسرورمی شد، یکی از اصحاب به سراغ فاطمه رفت تا پیش پیغمبر بیاوردو چون آن به در خانه فاطمه آمد دید فاطمه مشغول آردکردن جو است و دسته ی آن را می گرداندو این آیه را می خواند:" وما عند الله خیر و ابقی " (سوره قصص آیه 60)
مرد صحابی به فاطمه سلام کردو جریان گریه پیغمبررا گفت ،دراین وقت فاطمه( س ) برخاست و به نزد پدر خود رفت.
 
 

 

 

مقام عصمت

 

 

 در بیان عصمت فاطمه (علیها السلام)و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا، استدلال به آیه تطهیر ما را بی‌نیاز می‌کند. "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا""همانا خداوند فقط و فقط می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را قطعاً پاکیزه سازد." (سوره‌ی احزاب قسمتی از آیه‌ی 33،معروف به آ یه‌ی تطهیر).
 
 
خدمتکاری فرشتگان
مرحوم ابن شهرآشوب حدیث فوق را از جمعی از بزرگان روایت کرده: هنگامی که فاطمه سلام الله علیها را دیدند که به خواب رفته ولی سنگ آسیا همچنان می چرخد، و چون به رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر دادند فرمود:همانا خدای تعالی ناتوانی بنده ی خود، (زهرا)را می دانست پس به سنگ آسیا وحی کرد تا بچرخد واو گردش کرده است.
ودر روایت دیگری است که گاهی فاطمه سلام الله علیها به نماز و عبادت مشغول می گردید و کودک او در گهواره گریان می شد و آن وقت دیده می شد که گهواره حرکت می کند و فرشته ای اورا می جنباند.
عظمت فاطمه سلام الله علیها در محشر
در روایات بسیاری که صدوق(ره)ودیگران روایت کرده اند رسول خدا (ص) فرمود: همینکه روز قیامت شود کسی فریاد می زند ای گروه مردم!دیدگان خود را ببندید تا فاطمه سلام الله علیها از صحرای محشر بگذرد و فاطمه سلام الله علیها در حالیکه دو جامه ی قرمز برتن دارد از صحرای محشر عبور می کند و برخی از آنهاست که با هفتادهزار فرشته که اطراف او را حلقه وار گرفته اند مانند برقی درخشان از آنجا عبور می کند و برخی دیگر مست که با هفتادهزار حوریه ی بهشتی همچون برقی از صحرای محشر عبور می کندو در چند حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کردند: فاطمه سلام الله علیها در روز محشر پیشاپیش من مبعوث می گردد. در حدیثهای دیگر است که از شخصی به نام سوید بن عمیر نقل کرده اند که بر ناقه ی غضباء(شتر مخصوص پیغمبر) سوار می شود و از آن جمله است که این حدیث گفته شد که رسول خدا صلی الله غلیه و آله فرمود: در روز قیامت من و پیروانم از مومنان از حوض خود(کوثر) مینوشیم و خداوند ناقه ی صالح را مبعوث می کند و حضرت صالح و مومنانی که پیرویش کردند از شیر او می آشامند. در این جا مردی که گمان می کنم معاذ بن جبل بود عرض کرد: ای رسول خدا آیا شما هم بر ناقه ی غضباء سوار هستید؟ فرمود: نه. دخترم فاطمه سلام الله علیها بر ناقه ی غضباء است.
 
 

 

 

 

 

 

 

بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

 

 

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
دراین وب سایت دوست داریم برای دوستان ومردمان خونگرم روستای چهلخانه محفلی گرم صمیمی آماد کرد باشیم با تشکر از انتخاب شما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 234
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 21
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 65
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 28
  • بازدید سال : 102
  • بازدید کلی : 16,467