loading...
روستای چهلخانه
آخرین ارسال های انجمن
محمد بازدید : 2 پنجشنبه 29 اسفند 1392 نظرات (0)

‬ ‫

شرح مختصر زندگاني مولف شهيد‬
‫استاد شهيد آيت االله مطهري در ‪ 13‬بهمن ‪ 1298‬هجري شمسي در فريمان واقع در ‪ 75‬كيلومتري شهر مقدس‬
‫مشهد در يك خانواده اصيل روحاني چشم به جهان مي گشايد‪ .‬پس از طي دوران طفوليت به مكتبخانـه رفتـه و‬
‫به فراگيري دروس ابتدايي مي پردازد‪ .‬در سن دوازده سالگي به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و بـه تحصـيل‬‫موسس گرانقدر آن آيت االله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي ديده از جهان فروبسته و رياست حوزه را‬
‫سه تن از مدرسان بزرگ آن آيات عظام سيد محمد حجت‪ ،‬سيد صدرالدين صدر و سيد محمد تقي خوانساري به‬
‫عهد گرفته اند‪

.‬‬

‫در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آيت االله العظمي بروجردي )در فقـه و اصـول( و حضـرت‬
‫امام خميني ) به مدت ‪ 12‬سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول( و مرحوم علامه سيد محمد حسين‬
‫طباطبائي )در فلسفه ‪ :‬الهيات شفاي بوعلي و دروس ديگر( بهره مـي گيـرد‪ .‬قبـل از هجـرت آيـت االله العظمـي‬
‫بروجردي به قم نيز استاد شهيد گاهي به بروجرد مي رفته و از محضر ايشان استفاده مي كرده است‪ .‬مولف شهيد‬
‫مدتي نيز از محضر مرحوم آيت االله حاج ميرزا علي آقا شيرازي در اخلاق و عرفان بهره هاي معنوي فراوان برده‬
‫است‪ .‬از اساتيد ديگر استاد مطهري مي توان از مرحوم آيت االله سيد محمد حجت ) در اصول( و مرحوم آيـت االله‬
‫سيد محمد محقق داماد )در فقه( نام برد‪ .‬وي در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصيل علم‪ ،‬در امور اجتماعي‬
‫و سياسي نيز مشاركت داشته و از جمله با فدائيان اسلام در ارتباط بـوده اسـت‪ .‬در سـال ‪ 1331‬در حـالي كـه از‬
‫مدرسين معروف و از اميدهاي آينده حوزه به شمار مي رود به تهران مهاجرت مي كند‪ .‬در تهران بـه تـدريس در‬
‫مدرسه مروي و تأليف و سخنرانيهاي تحقيقي مي پردازد‪ .‬در سال ‪ 1334‬اولـين جلسـه تفسـير انجمـن اسـلامي‬
‫دانشجويان توسط استاد مطهري تشكيل مي گردد‪ .‬در همان سال تـدريس خـود در دانشـكده الهيـات و معـارف‬
‫اسلامي دانشگاه تهران را آغاز مي كند‪ .‬در سالهاي ‪ 1337‬و ‪ 1338‬كه انجمن اسلامي پزشكان تشكيل مي شود‬
‫‪.‬استاد مطهري از سخنرانان اصلي اين انجمن است و در طول سالهاي ‪ 1340‬تا ‪ 1350‬سخنران منحصر بـه فـرد‬
‫اين انجمن مي باشد كه بحثهاي مهمي از ايشان به يادگار مانده است‪.‬‬‫را مرهون تلاشهاي او و يارانش دانست‪ .‬در ساعت ‪ 1‬بعد از نيمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد ‪ 1342‬به دنبال‬
‫يك سخنراني مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهرباني منتقل مي شود و‬
‫به همراه تعدادي از روحانيون تهران زنداني مي گردد‪ .‬پس از ‪ 43‬روز به دنبال مهاجرت علمـاي شهرسـتانها بـه‬
‫تهران و فشار مردم‪ ،‬به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد مي شود‪.‬‬
‫پس از تشكيل هيئتهاي موتلفه اسلامي‪ ،‬استاد مطهري از سوي امام خميني همراه چند تن ديگر از شخصيتهاي‬
‫روحاني عهده دار رهبري اين هيئتها مي گردد‪ .‬پس از ترور حسنعلي منصور نخسـت وزيـر وقـت توسـط شـهيد‬
‫محمد بخارايي كادر رهبري هيئتهاي موتلفه شناسايي و دستگير مي شود ولي از آنجا كه قاضي يي كـه پرونـده‬
‫اين گروه تحت نظر او بود مدتي در قم نزد استاد تحصيل كرده بود به ايشان پيغام مي فرستد كه حق استادي را‬
‫به جا آوردم و بدين ترتيب استاد شهيد از مهلكه جان سالم بدر مي برد‪ .‬سنگينتر مي شود‪ .‬در اين زمـان وي بـه‬
‫تأليف كتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنراني در دانشگاهها‪ ،‬انجمن اسلامي كردن محتواي نهضت‬
‫اسلامي پزشكان‪ ،‬مسجد هدايت‪ ،‬مسجد جامع نارمك و غيره ادامه مي دهد‪ .‬به طور كلي استاد شهيد كه به يك‬
‫نهضت اسلامي معتقد بود نه به هر نهضتي‪ ،‬براي اسلامي كردن محتواي نهضت تلاشهاي ايدئولوژيك بسـياري‬
‫نمود و با اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود و با كجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد‪ .‬در سال ‪ 1346‬بـه‬
‫كمك چند تن از دوستان اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود به طوري كه مي توان او را بنيانگـذار آن موسسـه‬
‫دانست‪ .‬ولي پس از مدتي به علت تكروي و كارهاي خودسرانه و بدون مشورت يكي از اعضاي هيئـت مـديره و‬
‫ممانعت او از اجراي طرحهاي استاد و از جمله ايجاد يك شوراي روحاني كه كارهاي علمي و تبليغي حسينيه زير‬
‫نظر آن شورا باشد سرانجام در سال ‪ 1349‬عليرغم زحمات زيادي كه براي آن موسسه كشيده بود و عليرغم اميد‬
‫زيادي كه به آينده آن بسته بود در حالي كه در آن چند سال خون دل زيادي خورده بود از عضويت هيئت مديره‬
‫آن موسسه استعفا داد و آن را ترك گفت‪.‬‬‫ابوالفضل مجتهد زنجاني مبني بر جمع اعانه براي كمك به آوارگان فلسطيني و اعلام آن طي يك سـخنراني در‬
‫حسينيه ارشاد دستگير شد و مدت كوتاهي در زندان تك سلولي به سربرد‪ .‬از سال ‪ 1349‬تـا ‪ 1351‬برنامـه هـاي‬
‫تبليغي مسجدالجواد را زير نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلي بود تا اينكه آن مسجد و به دنبـال آن حسـينيه‬
‫ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهري دستگير و مدتي در بازداشت قرار گرفت‪ .‬پـس از آن اسـتاد شـهيد‬
‫سخنرانيهاي خود را در مسجد جاويد و مسجد ارك و غيره ايراد مي كرد‪ .‬بعد از مدتي مسجد جاويد نيـز تعطيـل‬
‫گرديد‪ .‬در حدود سال ‪ 1353‬ممنوع المنبر گرديد و اين ممنوعيت تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت‪.‬‬
‫اما مهمترين خدمات استاد مطهري در طول حيات پر بركتش ارائه ايدئولوژي اصـيل اسـلامي از طريـق درس و‬
‫سخنراني و تأليف كتاب است‪ .‬اين امر خصوصاً در سالهاي ‪ 1351‬تا ‪ 1357‬به خاطر افزايش تبليغـات گروههـاي‬
‫چپ و پديد آمدن گروههاي مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود مي رسد‪ .‬گذشته از حضرت امام‪،‬‬
‫استاد مطهري اولين شخصيتي است كه به خطر سران سازمان موسوم به » مجاهدين خلق ايران « پي مي برد و‬
‫ديگران را از همكاري با اين سازمان باز مي دارد و حتي تغيير ايدئولوژي آنها را پيش بينـي مـي نمايـد‪ .‬در ايـن‬
‫سالها استاد شهيد به توصيه حضرت امام مبني بر تدريس در حوزه علمي قـم هفتـه اي دو روز بـه قـم عزيمـت‬
‫نموده و درسهاي مهمي در آن حوزه القا مي نمايد و همزمان در تهران نيز درسهايي در منزل و غيره تدريس مي‬
‫كند‪ .‬در سال ‪ 1355‬به دنبال يك درگيري با يك استاد كمونيست دانشكده الهيات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته‬
‫مي شود‪ .‬همچنين در اين سالها استاد شهيد با همكاري تني چند از شخصيتهاي روحاني‪» ،‬جامعه روحانيت مبارز‬
‫تهران « را بنيان مي گذارد بدان اميد كه روحانيت شهرستانها نيز به تدريج چنين سازماني پيدا كند‪.‬‬
‫گرچه ارتباط استاد مطهري با امام خميني پس از تبعيد ايشان از ايران به وسيله نامه و غيره استمرار داشته اسـت‬
‫ولي در سال ‪ 1355‬موفق گرديد مسافرتي به نجف اشرف نموده و ضمن ديدار با امام خميني درباره مسائل مهـم‬
‫نهضت و حوزه هاي علميه با ايشان مشورت نمايد‪ .‬پس از شهادت آيت االله سيد مصـطفي خمينـي و آغـاز دوره‬
‫جديد نهضت اسلامي‪ ،‬استاد مطهري به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار مـي گيـرد و در تمـام مراحـل آن‬‫مهم انقلاب با ايشان گفتگو مي كند و در همين سفر امام خمينـي ايشـان را مسـؤول تشـكيل شـوراي انقـلاب‬
‫اسلامي مي نمايد‪ .‬هنگام بازگشت امام خميني به ايران مسؤوليت كميته استقبال از امام را شخصاً به عهـده مـي‬
‫گيرد و تا پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن همواره در كنار رهبر عظيم الشـأن انقـلاب اسـلامي و مشـاوري‬
‫دلسوز و مورد اعتماد براي ايشان بود تا اينكه در ساعت بيست و دو و بيست دقيقه سه شنبه يـازدهم ارديبهشـت‬
‫ماه سال ‪ 1358‬در تاريكي شب در حالي كه از يكي از جلسات فكري سياسي بيرون آمده بود يا گلوله گروه نادان‬
‫و جنايتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت مي رسد و امام و امت اسلام در حالي كه اميـدها بـه آن‬
‫بزرگمرد بسته بودند در ماتمي عظيم فرو مي روند‪.‬‬
‫سلام و درود خدا بر روح پاك و مطهرش‬
‫شهادت‬
‫بسم االله الرحمن الرحيم‬
‫نوشتاري كه در پيش روي داريد معرفي بسيار كوتاه و اجمالي از گروهي است كه به شهادت رساندن فرزنداني از‬
‫اسلام ‪ ،‬همچون شهيد بزرگوار مطهري را انجام داده است‪.‬‬
‫البته مقصود نگارنده نقد فكري و علل انحرافات و ‪ ...‬اين گروه نبوده و حتي در بسياري از موارد از ذكر جوابهايي‬
‫كه به ذهن نويسنده رسيده خودداري شده و به ذكر نقل قول از خود گروه اكتفا شده است‪ .‬بلكه غرض آن بـوده‬
‫تا شروعي باشد كه صاحبنظران در اين امر به نقد اين گروهك و بلكه تمامي گروههايي كه چه از ناحيه شرق يا‬
‫غرب تغذيه شده و مي شوند بپردازند‪.‬‬
‫گروههايي كه عليه نظام جمهوري اسلامي دست به مخالفت زده و احيانا در مقابل آن ايستادند‪ .‬نظامي كه رهرو‬
‫شخصيتي است كه درطول خلافتش در راه پياده كردن عدالت با انواع دسيسه ها و توطئه ها و ‪ ...‬روبرو بود و در‬
‫نهايت توسط همين قشر ترور شد و به شهادت رسيد‪.‬‬
‫همچنانكه با شهادت حضرت علي )ع( نتوانستند راه آنحضرت را سد نمايند‪ ،‬اينان نيـز نخواهـد توانسـت بـا ايـن‬
‫توطئه ها مانع رشد و تكامل اين انقلاب شوند‪ ،‬بلكه اين شهادت هاست كه نهال انقلاب را بارورتر نموده و باعث‬
‫شكوفايي هر چه بيشتر آن مي گردد‪.‬‬‫دست صاحب اصلي آن برسد ان شاء االله‪.‬‬
‫از جنايات اين گروه از جمله به شهادت رساندن استاد مطهـري بـوده اسـت شـهيدي كـه امـام خمينـي )ره( در‬
‫شهادتش به سوگ نشست و او را حاصل عمر خويش خواند اگر ضابطه عظمت و اهميت يك گروه و سازمان بـه‬
‫تشكيلات و سازماندهي آن تعداد اعضا و هواداران و شخصيتهاي اصلي‪Ĥ‬ن گروه باشد پرداختن به گـروه فرقـان و‬
‫صرف وقت براي نوشتن يا مطالعه كردن پيرامون آن امري بيهوده است‪.‬‬
‫فرقان با چنين ضوابطي به راستي گروهك است و اگر عمق فجايع و جناياتي كه آفريده است زياد نبود بهتـر آن‬
‫بود كه به مصداق آيه كريمه قرآن مي فرمايد و اذا مروا باللغو مرول و كراما‪ ،‬در كمال كرامـت نفسـاني رهـايش‬
‫كنيم و بگذاريم كه اين باطل نيز با فراموش شدنش بميرد‪.‬‬
‫تاريخچه‬
‫فرقان گروهي بودند كه حداكثر اعضا و افـرادش عـددي بـين ‪ 50‬الـي ‪ 60‬نفـر بودنـد رهبـر گـروه )كـه در اوج‬
‫فعاليتهايش ‪ 20‬ساله بود( اعضاء گروه خود را در طول سه چهارسال از ميان دوسه دروه جلسه قرائت و باصطلاح‬
‫تفسير قرآن ‪ ،‬در تهران انتخاب نمود‪ .‬اومطالبي را كه در اين جلسات تدريس مي كرد جمع آوري ‪ ،‬تدوين و تكثير‬
‫كرد‪ ،‬و اين سالها را سالهاي تدوين ايدئولوژي ناميد‪.‬‬
‫رهبر گروه بود به نام اكبر گودرزي كه قريب سه الي چهارسال ‪ ،‬دروس مقدمات و قسمتي از سـطح را در حـوزه‬
‫هاي علميه خوانسار‪ ،‬قم و تهران فراگرفته بود وي قبل از تحصيل در حوزه مدتي در مزرعـه پـدرش كشـاورزي‬
‫كرده بود و در مدارس فرهنگي نيز تا كلاس سوم متوسطه و تا اوائل رسائل‪ ،‬خوانده بود و آنچنانكه خودش اظهار‬
‫مي داشت منطق مظفر را نيز درس گرفته بود ‪ ،‬ليكن فلسفه و علومي ديگر نظير معاني بيان را نخوانده بود‪.‬‬
‫دوره تدوين ايدئولوژي گروه فرقان كلا در زمان طاغوت بوده است و پس از پيروزي انقلاب دست به تررو زدند و‬
‫باصطلاح خودشان دست به عمل از اين نظر كه زمان تكوين گروه در زمان طاغوت بود به عنوان يك گروه ضد‬
‫رژيم شاه جلوه كرده بود و در آن زمان قسمتي از اطلاعيه ها و كتب تفسير خود را منتشـر سـاخت‪ .‬رهبـر گـروه‬
‫فرقان اين نشريات را ايدئولوژي مدون معرفي كرد‪.‬گروه فرقان اعلام مي دارد و اظهار مي كند كه محتواي آنهـا‬
‫را از دروسي كه در حوزه علميه خوانده اخذ و اقتباس ننموده است ‪ ،‬بلكه جلساتي را كه از سن اين گروه را نتيجه‬
‫داد و آن را تا مرحله ثمر دهي و اقدام به قيام مسلحانه سوق داد‪.‬و معتقد است كليه عملكردها و عقايـد مـدون و‬
‫باصطلاح منسجم سازمان نيز نتيجه مستقيم تدوين ايدئولوژي همان است كه در جلسات مذكور تحقق يافته بود‪.‬‬‫نفري بودند(‬
‫از آنجايي كه سازمان به آنصورت داراي تشكيلات نبود و اعضاي آن نيز وظايف كاملا مشخص را نداشتند لذا در‬
‫پنجمين جلسات چهار ‪ ،‬پنچنفره مسائل روز را تحليل مي كردند و افرادي را كه بايد بعنوان اشخاص و افراد ضـد‬
‫خلق و به اتهام همكاري با جمهوري اسلامي كه معتقد بودند صد توحيدي است ترور شوند مشخص مي كردنـد‪.‬‬
‫اگرچه حقارت و پستي كه اين گروه دارد ارزشي ندارد كه انسان به تحقيق و بررسي پيرامـون آن پـردازد امـا در‬
‫برابر اين حقارت ها ‪ ،‬در بدو نظر انسان را به گذشتن از آن فرا مي خواند امام عمق جنايات ايـن گـروه و شـدت‬
‫ضربات هولناكي كه به اسلام زدند همچون ترور شهيد مطهـري‪ ،‬مفـتح و ‪ ...‬و مهمتـر از آن تاويـل و توجيـه و‬
‫تفسير به راي آيات قران كريم و روايات و نهج البلاغه ما را به مطالعه و تحقيق )هر چند گذرا( وادار مي سازد‪.‬‬
‫سازماني كه هر چند زمان تكوينش در رژيم طاغوت بود و به عنوان يك گروه ضد رژيـم معرفـي شـده بـود‪ .‬در‬
‫همان سال ‪ 57‬سه عنصر اصلي حاكم بر سرنوشت ملت ايران را رژيم پهلوي روحانيت و كمونست ها ميدانست و‬
‫از روحانيت به عنوان روحانيت حاكم و رهبران توده ناآگاه و مـردم عقـب مانـده نـام مـي بـرد و رهبـري اقشـار‬
‫تحصيلكرده را با چپي ها مي دانست و معتقد بود اگر رژيم طاغوت سرنگون شود قشر تحصيلكرده و رهبران آنها‬
‫)يعني كمونيستها( قدرت را به دست خواهند گرفت‪.‬‬
‫تحليل فرقان از تاسيس جمهوري اسلامي‬
‫فرقان معتقد بود كه انقلاب اسلامي مشابه نهضت تنباكو‪ ،‬مشروطيت و ملي شدن نفت است و مي گويد پـس از‬
‫پيروزي انقلاب )انقلابي كه به اصالت آن حركت واقعي مردم شكي ندارد‪ (.‬روحانيت كـه بـدون قصـد مـردم بـه‬
‫شكل كودتا به قدرت رسده اند به علت نداشتن تجربه كافي در امور اجرايي و نداشتن تخصص هاي لازم در امور‬
‫فني و مديريت‪ ،‬و ارگانهاي كشوري از دخالت در اينگونه امور خودداري خواهد كرد و قهرا قشري كه بر سر كـار‬
‫خواهد آمد سازمانهاي سياسي ماركسيستي و احتمالا ناسيوناليست خواهد بود‪.‬‬
‫فرقان كناره گيري روحانيت از مسووليت ها را ضروري مي دانست اما در مورد جانشيني آن نظر خاصي ارائه نمي‬
‫دهد‪ .‬زيرا اين گروه خواستار سقوط رژيم شاه است و ضد توحيدي ترين عناصر بدهكار روحانيـت مـي دانسـت و‬
‫معتقد بود كه بايد در حداقل فرصت با توسل به قهر و آتش و سلاح آنان را از ميان برداشت تا هم قربه الـي االله‬
‫به دستورات و احكام خدا عمل كرده باشد و هم خلق تحت ستم را از استعمال حاكم نجات بخشد‪.‬‬‫كه در فردوين ‪ 58‬تحت عنوان رفراندوم توطئه استحمار و استعمار منتشر مي كنند و مردم را از افتادن بدام ايـن‬
‫خدعه باز ميدارد و مي گويد‪.‬‬
‫اصولا رفراندوم حتي در همان شكل آزادانه اش در كشورهاي باصطلاح دمكراتيك هم پايها ي در اسلام محمـد‬
‫تشيع علي ندارد ‪ ...‬استعمار جهاني بكمك عامل اجراي سياستهاي خود در ايـران بـازي راي گيـري بـه راه مـي‬
‫اندازد تا هماهنگونه كه در هفتاد و چند سال قبل با تحكيم پايه هاي مشروطه اسـلامي بـه قسـمت سـركوبي و‬
‫قرباني شدن روشنفكران توده هاي نا آگاه به سارت چندين ساله رفتند و منافع خارجي تامين گشت اين بار هم با‬
‫بناي جمهوري اسلامي ديگر بار شاهد احياي همه نمودهاي پليدي و زتشي و از همه مهمتر تحمكيم پايه هـاي‬
‫ديكتاتوري و استبداد قرون و سطائي در جامعه باشيم‬
‫انحراف فرقان از تشيع‬
‫گرچه در نگاه ابتدايي ممكن است چنين بنظر برسد كه اين گروه متعهد به اسلام و دستورات آن اسـت ولـي بـا‬
‫بررسي دقيقتر در اين موضوع واقعيت ديگري براي انسان آشكار مي گردد‪.‬‬
‫قرآن مي فرمايد ان الانسان علي نفسه بصيره ولو القي معاذيره گويا بر خود گروه امر مشتبه شده و خود را داراي‬
‫اسلام اصيل و راستين ميداند و در توجيه به شهادت رساندن استاد مطهري و انتقادهايي كه آن شهيد در مقدمـه‬
‫كتاب علل گرايش به ماديگري به طرز تفكر فرقان داشتند مي گويد ‪) ،‬استاد شـهيد مطهـري( چمـاق تكفيـري‬
‫ساخت تا بهترين فرزندان اسلام و قرآن را در انزوا قرار داده و نامسلمان معرفي كند افراد مـورد نظـر او )فرقـان(‬
‫همه ارزشهاي اجتماعي خود را در گروه تحقق انديشه هاي خداوند و ايدئولوژي توحيدي قـرارداده و فقـط دههـا‬
‫جلد تفسير قرآن ايدئولوژيك آن و مسوول گروه كه مدتي در حوزه علميه درس طلبگي خوانـده ‪ ،‬تفسـير قـرآن‪،‬‬
‫منحرف از اسلام و تشيع باشد براي پاسخ به موارد زير توجه مي كنيم‪ ،‬گودرزي درپاسخ سوالي كه از او مي شود‬
‫كه براي تشخيص وظايف عبادي از چه منبعي استفاده مي كند مي گويد يك سري از اعمـال عباديـب بصـورت‬
‫سنتي انجام مي شود و يكسري هم با استفاده از قرآن و متون اسلامي ديگر انجام مي داديم‪.‬‬
‫و در مورد چگونگي استنباط از احكام و اجتهاد و تقليد مي گويد‪ ،‬اجتهاد را به مفهوم تلاش براي شناخت مفاهيم‬
‫قرآني و انديشه توحيدي قبول دارم ولي تقليد را آنهم بدان شكل كه در جامعه مطرح است نـه و بـا مراجعـه بـه‬
‫قرآن و سنت مي توان احكام او را استنباط كرد‪.‬‬‫توحيدي بايد مطرح شود و در صورت تحقق اين امر احكام هم شناخته مي گردد‪ .‬در مورد سير مطالعاتي گـروه از‬
‫وي سوال مي شود و در جوان چنين مي گيود مطالعات مـن بيشـتر روي تفاسـير بـوده اسـت و در زمينـه هـاي‬
‫اجتماعي و هم كتابهاي زيادي مطالعه كرده ام كه از آن جمله مي توان كتابهاي دكتر شريعتي )آيه االله( طالقاني‪،‬‬
‫و قسمتي از نوشته ها و انتشارات و دفاعيات مجاهدين همچون سعيد محسن‪ ،‬حنيف نژاد ‪ ،‬رضايي ها و ‪ ...‬را نام‬
‫برد‪.‬‬
‫قضاوت با خواننده است كه آيا با سير مطالعاتي بالا مي توان به درجه استنباط احكام و صدور فتواي نائل شد‪.‬‬
‫تصميمات و فتاوي صادره‬
‫گروه فرقان با داشتن مطالعاتي كه ذكر شد )كه البته تنها مسوول گروه است كه در اين حد نيز مطالعه داشته والا‬
‫ساير اعضاء مجريان و مقلدان مسوول گروه بيشتر نمي باشند(‪.‬‬
‫آري با چنين مطالعاتي ‪ ،‬اقدام به تصميم و صدور فتواي شرعي مي كـرد‪ .‬يكـي از بزرگتـرين جنايـات گـروه بـه‬
‫شهادت رساندن آيت االله شهيد مرتضي مطهري است و دلايلي كه در اين مورد ذكر كرده اند به اين شرح اسـت‬
‫وي اصطلاح ماترياليسم منافق را جعل كرده و در دين اسلام بدعت گذاشته است و از آن چماق تكفيـزي عليـه‬
‫بهترين فرزندان اسلام و قرآن ساخته است‪ .‬ديگر اينكه نامبرده عضو شـوراي انقـلاب بـوده و همچنـين بـدليل‬
‫نوشتن كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران كه بمنزله همكاري با رژيم طاغوت بوده و مجازات تمام موارد اعـدام‬
‫است‪.‬‬
‫همچنان كه قبلا نيز يادآور شديم فرقان رفراندوم و مراجعه به آراء عمومي جهت تثبيت نظام جمهوري اسـلامي‬
‫را نيز مخالف اسلام اعلام مي كند و كساني كه در اقدام به چنين كاري نقش دارند مهدورالدم اعلام نموده بود و‬
‫حكم اعدام را براي آنان صادر كرده بود‪.‬‬
‫در جاي ديگر عنوان مي كند كه ما در برداشت هاي فكري و ايدئولوژي خود از اسلام هيچ انضـمام و انسـجامي‬
‫بين اسلام و روحانيت نديديم يا اينكه وجود آخونديسم مغاير با همه موازين توحيدي و مفاهيم قرآني است‪.‬‬
‫قابل ذكر است كه فرقان براي صدور حكم اعدام براي هر كس كه صلاح مي دانسته مشكل چنداني نداشته و با‬
‫تشكيل جلسات مختصري اقدام مي نموده‪ .‬گودرزي در جواب عمليات نظامي محمد متحدي بود‪ ،‬ايشان بـا مـن‬
‫درباره افرادي كه تصميم مي گرفتيم ترور شوند صحبت مي كرد‪ ،‬و بعد با افـرادي كـه خـودش بـا آنهـا تمـاس‬‫انتشارات مي دادم‪.‬‬
‫از گودرزي سوال مي شود گروه از چه زماني تصميم به مبارزه مسلحانه گرفت پاسخ مي دهد‪ ،‬خـط مشـي كلـي‬
‫همان مخالفت با نظامات ضد توحيدي و مبتني بر سلطه استبداد و ظلم مـي باشـد كـه نهايتـا بگونـه مسـلحانه‬
‫خودنمايي مي كند كه اين مسئله در رابطه با رژيم قبل مطرح بود)هر چند هيچ اقـدام مسـلحانه اي عليـه رژيـم‬
‫طاغوت انجام نشد( و در رابطه با جمهوري اسلامي موضعگيري و مخالفـت از وقتـي مطـرح شـد كـه روحانيـت‬
‫مدعي رهبري حركت مردم شد كه اين امر با پينشهاد حميد نيكنام و رضا يوسفي )از اعضـاء گـروه( شـروع و بـا‬
‫موافقت من ادامه پيدا كرد‪.‬‬
‫ضمنا گروه براي رفع نيازهاي اقتصادي و ارتكاب جناياتش اقدم به سرقت چندين بانك نموده كه پول حاصـل از‬
‫آن را صرف تهيه خانه هاي تيمي و خريد اسلحه كرد‪.‬‬
‫گروه فرقان از جمله برتريهاي خود را بر سايرين ‪ ،‬گذراندن دروه تدوين ايدئولوژي ميداند و همواره بـه شـناختي‬
‫كه همراه عمل باشد تكيه مي كند )در ضمن از عملي هم كه از شناخت ناشي نشده باشد احتراز مي جويـد( نيـز‬
‫مي دانيم كه لبه تيز حمله فرقان در كليه آثار و نيز موضعگيريها و حملات نظاميشان ‪ ،‬مستقيما متوجه روحانيـت‬
‫مي باشد كه بطوريكه حتي در نشرياتي كه چند ماه قبـل از پيـروزي انقـلاب و زمـان شـاه منتشـر مـي كنـد از‬
‫روحانيت حاكم و ارتجاع نام مي برد‪.‬‬
‫در اطلاعيه اي كه در مهر ماه ‪1357‬منتشر ميكند‪ ،‬چنين ادعا مي كند كه فاجعه سينما ركس آبادان با همكـاري‬
‫سه محور‪ ،‬رژيم پهلوي ‪ ،‬جمله روحانيت حاكم و چپي ها انجام شده است‪.‬‬
‫شهيد مطهري از نگاه ديگران‬
‫ايدئولوژي اسلامي بدون هيچ گرايش انحرافي )مصاحبه با حضرت آيت االله خامنه اي(‬
‫مرحوم استاد شهيد مطهري با صراحت ايدئولوژي اسلامي متكي به متون اسلامي و بدون هيچ گرايش به چپ و‬
‫راست مطرح مي نمود‪.‬‬‫برخوردهاي سطحي داشتند او با كمال سختگيري روي جا به جاي اين تفكر مي ايستاد و آن را مردود مي شمرد‬
‫كه در اين زمينه نمونه هاي بي شماري از ايشان به ياد دارم‪ .‬در همان جلسه اي كه گفـتم قـرار شـده بـود كـه‬
‫شركت كنندگان هر كدام كه آمادگي دارند متني را به عنوان زمينه جهان بيني اسلام تهيه كنند‪ .‬چند نفـر متنـي‬
‫تهيه كردند از جمله آن چند نفر يكي من بودم‪ .‬در اين متن ويژگيهاي انديشه اسلامي را ذكر كرده بودم ‪ :‬انديشه‬
‫اسلامي ‪ ،‬ضد استعماري‪ ،‬ضد استبدادي و در آخر اضافه كرده بودم انديشه اسلامي ضدالحادي است‪ .‬يـادم نمـي‬
‫رود كه ايشان از اين قسمت خيلي خوششان آمده بود و بارها به خود من گفتند كه اين نكتـه ضـدالحادي نكتـه‬
‫دقيق و بسيار ظريفي بود كه شما مطرح كرديد زيرا هر انديشه اي هر فصلي از فصول جهـان بينـي كـه انـدك‬
‫گرايش به زمينه هاي تفكر الحادي داشته باشد جزء جهان بيني اسلامي نيست‪.‬‬
‫نمازشب )مصاحبه با حضرت آيت االله خامنه اي(‬
‫ايشان هنگامي كه به مشهد آمدند گاهي اوقات به منزل ما وارد مي شدند البته ايشان در مشهد آشنا داشتند و جا‬
‫و مكان هم داشتند منتهي به خاطر علاقه اي كه من به ايشان داشتم و خودشان هم اين علاقه را مـي دانسـتند‬
‫مستقيما به منزل ما مي آمدند‪.‬اطاقي كه ايشان شبها مي خوابيدند با يك در فاصله داشت با اطاقي كه من شـب‬
‫مي خوابيدم ايشان هميشه وقت خواب مقيد بود به خواندن قرآن نيمه شب‪ ،‬صداي ايشان را شنيدم كه در هنگام‬
‫تهجد و نماز شب خواندن گريه مي كردند‪ .‬البته نماز شب خوان زياد داريم‪ .‬اما نماز شب خواني كـه در آن نيمـه‬
‫شب با آن حال اشك بريزد و گريه كند كم داريم‪ .‬بعدها از دوستان قديمي ايشان مثل آقاي منتظري و ديگـران‬
‫شنيديم كه ايشان از همان زمان طلبگي هم نماز شب مي خوانده و اهل تهجد بوده اند‪.‬‬
‫مبارزات سياسي )مصاحبه با حضرت آيت االله خامنه اي(‬
‫تا سال ‪ 49‬و ‪ 50‬خيلي مسائل انحرافي در محيط مبارزه به چشم نمي خورد‪ .‬وقتي كـه منـافقين دستشـان را رو‬
‫كردند و نوشته هاي ايدئولوژيك آنها كم كم پخش شد آقاي مطهري بيش از همه حساسيت نشان داد چون من‬
‫به ياد دارم كه در سال ‪ 51‬تلاش فراواني شد كه امام را وارد كنند كه اين حركت جوانها را تاييد كنند كه به نـام‬
‫» مجاهدين « و ‪ ...‬بودند اما امام سخت ابا كردند و يك بار كتابهاي مجاهدين را خوانده بودند و گفته بودند اينها‬
‫همان حرفهاي لنين و اراني است پس حرفهاي شما كدام است؟ مرحوم مطهري در معرفي اينها بـه امـام نقـش‬
‫داشتند و خودشان آنقدر حساسيت نشان دادند تا عملا كنار كشيدند و آنوقت مجاهدين ايشان را متهم كردند بـه‬
‫اينكه سازشكارند و اهل مبارزه نيستند و حال اينكه كنار كشيدن ايشان حساسيت ايشان را نشان مي داد و موثر و‬
‫مفيد هم واقع شد و ايشان در آن موقع كار ايدئولوژيكشان را زياد كردند‬‫سال ‪ 54‬رو به رشد رفت و كم كم خط امام تبلور يافت‪.‬‬
‫هوشياري استاد در برابر انحرافات )مصاحبه با شهيد حجت الاسلام باهنر(‬
‫بنابراين استاد بزرگوار عمدتا پاسدار اسلام بودو هوشيار در برابر اسلام‪ .‬يادم نمي رود يك كتابي را ايشان شـنيده‬
‫بوده كه اين كتاب منتشر شده )من اسم آن كتاب را نيم برم چون ترويج از يك كتاب باطل اسـت( ايشـان مـي‬
‫گفت كه اين كتاب را از هر جا كه هست براي من پيدا كنيد ما مامور شديم براي اينكه بگرديم و ايـن كتـاب را‬
‫پيدا كنيم‪ .‬گشتيم و بالاخره يك نسخه پيدا كرديم آن نسخه اي كه به دست ما رسيد منحصر به فرد بـود‪400 ،‬‬
‫صفحه بود‪ .‬من با زحمت زيادي دو نسخه فتوكپي از آن گرفتم و يك نسخه خدمت ايشان بـردم و يـك نسـخه‬
‫پيش خود من ماند‪ .‬شايد بيست روز بيشتر نگذشت‪ ،‬ايشان فرمودند با اين كتاب چه كـردي؟ گفـتم ‪ :‬مـن هنـوز‬
‫گذاشته ام ان شاء االله وقت كنم مطالعه كنم‪ .‬بعد ديدم ايشان تمام اين كتاب را خوانده فصل به فصلش را تحليل‬
‫كرده‪ ،‬نقطه هاي ضعفش را درآورده و در حدود سيصد و پنجاه مورد عليه اسلام به نام اسـلام نوشـته شـده بـود‬
‫يعني كتابي كه به عنوان يك بحث تاريخي درباره اسلام بود و دقيقا مي خواست بگويد اين كتاب كتاب اسلامي‬
‫است بيش از سيصد مورد ايشان در اين كتابي كه به نام اسلام نوشته شده بود بر عليه اسلام مطلب داشت‪ ،‬نقـد‬
‫كردند و اين هوشياري و اين حضور هميشه در صحنه علمي و دفاع فكري از اسلام‪ ،‬بسيار محترم است‪.‬‬
‫آرمانهاي شهيد مطهري درباره حوزه )مصاحبه با شهيد آيت االله بهشتي(‬
‫يادم است كه در سال ‪ 1326‬كه در قم با آقاي مطهري و آقاي منتظري و آقايان ديگر علاوه بر درس و بحـث و‬
‫كارهاي طلبگي مان هميشه به فكر سامان دادن به روحانيت و پربار كردن اين نهاد اسلامي اجتماعي بـوديم در‬
‫همان سال يك حركتي را در يك جمع حدود ‪ 18‬نفري انجام داديم كه زمينه بود براي همكاري بيشتر و پـردوام‬
‫تردر جلسه ها و بحثهاي مختلف‪ .‬همواره اين سخن مي رفت كه بايد بـراي عظمـت فكـري و معنـوي و تعـالي‬
‫اخلاقي و سامان يافتن هرچـه بيشـتر روحانيـت تـلاش كـرد‪ .‬در سـال ‪ 1340‬پـس از فـوت مرحـوم آيـت االله‬
‫بروجرديجمعي براي بحث و گفتگو پيرامونمرجعيت و روحانيت در تهران به وجود آمد مجموعه بحث ها در همين‬
‫كتاب بحثي درباره مرجعيت و روحانيت تنظيم و چاپ شد‪ .‬شوري بود در همه براي اينكه بايد براي رشد روحانيت‬
‫و سازماندهي آن تلاش كرد‪ .‬اين شور و علاقه در ايشان و در همه ما هميشه حضور و جود دارد و هميشه در اين‬
‫انديشه ايم كه چه خدمتي بايد در اين راه انجام دهيم‪ .‬مرحوم آقاي مطهري در آخرين سالهاي زندگيشان بـر آن‬
‫شدند كه سفرهايي مرتب به قم بروند و با شروع بحثهاي پرمحتوا براي طـلاب درس خوانـده تـر و فاضـل تـر‪،‬‬
‫حركتي را در راه غناي فكري حوزه دنبال كنند و توسعه بدهند‪ ،‬حركتي كه چه بسا مـي توانسـت بـه سـاماندهي‬
‫هاي ديگر بيانجامد‪ .‬دريغا كه اين حركت پر بركت ايشان با شهادتشان ناتمام ماند‪.‬‬‫خواهم هيچ مقامي نمي خواهم‪ ،‬براي من همين زندگي كه الان دارم‪ ،‬كتابخانه ام براي من بهترين لـذت اسـت‬
‫من همين را مي خواهم كه بنشينم و كتاب بنويسيم‪ ،‬بنشينم و تحقيق كنم‪ ،‬بنشيم از اسلام عزيز دفاع كنم‪ ،‬اين‬
‫هدفمن است بنابراين‪ ،‬اين كوشش و اين تلاش‪ ،‬ارزش شخصي براي من نيست و ديديم راست مي گفت و پس‬
‫از پيروزي با اينكه در سطح بسيار بالايي قرار داشت )ما اگر يك مطلبي را مي خواستيم خدمت امام بگوييم همه‬
‫دوستان ما فكر مي كردند تنها فردي كه امكان دارد با امام صريح صحبت كند و امام علاقه به او دارد و او را مي‬
‫پذيرد فورا مي گفتيم برويم خانه آقاي مطهري به آقاي مطهري بگوييم ايشان خدمت امام عرض كنند چون مي‬
‫دانستيم امام به ايشان علاقه دارد( مي گفت من كه مشغول تحقيق و تاليف براي من منصب و مقام مهم نيست‬
‫جز همين كه مشغول تحقيق و مشغول نوشتن كتاب و مقالات باشم‪.‬‬
‫نقش مطهري در تكوين انقلاب اسلامي )مصاحبه با حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني(‬
‫بايد گفت داراي نقش اساسي بود‪ ،‬هم از نظر فكري – چه ايشان پلي شده بود بين دانشگاه‪ ،‬فيضيه‪ ،‬روحانيـت و‬
‫قشر دانشگاهي و حتي بازاري – و هم در مبارزات‪ .‬سال ‪ 41‬كه مبارزاتشان شروع شد نقش درجه بالايي داشـت‪.‬‬
‫چهار پنج نفر بودند كه سرپرستي گروه موتلفه را كه در شكل دادن به مبارزات اسلامي در سال ‪ 41‬و ‪ 15‬خـرداد‬
‫‪ 42‬بسيار موثر بودند به عهده داشتند‪ .‬آقاي مطهري جزو گروه پنج نفري بود كه مي گردادند و حتي واسطه بـود‬
‫بين امام واينها و روي هم رفته بايد سهم قابل توجهي براي ايشان در شكل گيري مبارزاتاسلامي كه منجـر بـه‬
‫پيروزي انقلاب اسلامي شد قائل باشيم‪ .‬سال آخر هم كه سال اوج اعتراضـات و مبـارزات ايـران بـود ايشـان در‬
‫كانون و كادر مركزي گرداننده اين جريانات سال آخر بود و وقتي هم مي رسيم بـه تشـكيل حكومـت اسـلامي‪،‬‬
‫ايشان از طرف امام مامور شده بودند امام چهار پنج تا اسم به ايشان داده بودن كه ايشـان آمدنـد هسـته اصـلي‬
‫شوراي انقلاب را تشكيل دادند و بعد همان بود كه كم كم توسعه پيدا كرد كه حكومت قانونگذاري و اجرايي بعد‬
‫از انقلاب را اجرا كردند و حتي وقتي امام از پاريس برگشتند و نقطه مهم آن روز منزل امام بود ايشـان بـا همـه‬
‫گرفتاريهايي كه داشتند )عضو شوراي انقلاب بودند‪ ،‬عضو گروه سرپرست اداره منزل امام هم بودند( چون آن روز‬
‫اداره منزل امام فوق العاده اهميت داشت به اين كار پرداختند و درماههاي اول تشكيل حكومت اسـلامي ايشـان‬
‫نقش بعد از امام را داشتند ايشان جزو آن چهار پنج نفر بودند‪.‬‬‫سال ‪ 50‬تا سال ‪ 57‬از لحاظ فكري سالهاي پر بحراني براي مردم و سالهاي نگران كننده اي بر اي افرادي مثل‬
‫ايشان بود‪ .‬مجاهدين خلق در صحنه بودند و افكار انحرافي داشتند‪ .‬معمولا در بعضي موارد آنها محور هم بودند و‬
‫اين باعث شده بود كه خيلي از جوانها حالت انحرافي پيدا كنند و ايشان خيلي نگران بودند از طرفي چون من هم‬
‫در ميدان بودم ايشان نگران بودند كه مبادا من هم طرز تفكر انحرافي پيدا كنم‪ .‬يك بار وقتي كه مـن از زنـدان‬
‫آزاد شدم ايشان جمله از من شنيده بود كه ومن در يك بحث كه با سران مجاهدين داشتيم موقعي كه آنها رسما‬
‫اعلام مواضع ماركسيستي كردند گفته بودم آنها مواقعي كه ديدند ما ديگر آنها را تاييد نمي كنيم پيش ما آمدند و‬
‫گفتند ‪ :‬مگر شما ضد شاه نيستيد؟ گفتيم ‪ :‬چرا‪ .‬گفتند مگر شما ضد استثمار نيتسيد؟ گفتيم چرا‪ .‬گفتند خـوب مـا‬
‫داريم عليه استثمار شاه مي جنگيم و شما هم بايد ما را تاييد كنيد‪ .‬من گفتم ما بـا آن ضـد اسـتثماري كـه خـدا‬
‫نداشته باشد موافق نيستيمو ارزشي براي آن قائل نيستيم مـا آن حركـت ضـد اسـتثماري و ضـد شـاهي را مـي‬
‫پسنديم كه در سايه تعليمات الهي و با قبول خدا باشد و باز تعبيري كه به آنها گفتم اين بود كـه ‪ :‬مـا هيچوقـت‬
‫مبارزه نمي كنيم كه شاه برود و جايش استالين بيايد‪ .‬با كسي هم كه مبارزه كند تا استالين را به جاي شاه بگذارد‬
‫مبارزه مي كنيم‪ .‬وقتي مرحوم مطهري اين جمله را شنيده بودند خيلي خوشحال شده بودند و وقتـي كـه مـن از‬
‫زندان آزاد شدم ايشان به من گفتند كه وقتي من شنيدم كه تو اين جمله را با صراحت گفتـه اي‪ ،‬ديگـر خـاطرم‬
‫جمع شد كه كساني هستند كه جلوي انحراف فكري را بگيرند‪.‬‬
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
دراین وب سایت دوست داریم برای دوستان ومردمان خونگرم روستای چهلخانه محفلی گرم صمیمی آماد کرد باشیم با تشکر از انتخاب شما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 234
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 21
  • آی پی امروز : 149
  • آی پی دیروز : 65
  • بازدید امروز : 68
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 68
  • بازدید ماه : 166
  • بازدید سال : 240
  • بازدید کلی : 16,605